واقعا یکسال و نیم گذشت وقتی بچه داری بیشتر متوجه گذر ایام میشی بچه روز به روز بزرگ تر میشه و تو متعجب که این همه راه رو واقعا طی کردی؟ بردیای من هم یک سال و نیمه شد. یکشنبه بردیمش واکسن زدیم که حسابی بچه ام اذیت شد. پاش درد میکرد تب کرده بود و یه کم سرفه می کرد.دو شب شام نخورد .بردیای شیطون که تو بغل آدم هم در حال وول خوردنه 2 روز تو بغلم می نشست و هیچ جایی نمی رفت فقط می خواست تکونش بدم یا بخوابه بالاخره امروز خوب شد منم وقت کردم بیام وبلاگش رو به روز کنم.این روزا سرمون شلوغ بود ولی حالا همه چی رو به راهه.بابابزرگی یه جراحی داشت که خدا رو شکر به خیر و سلامت انجام شد و حالش روز به روز رو به بهبوده. حالا کمی درباره بردیا وروجک ما ...