بردیابردیا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

ماجراهای پسرم

بردیا در ماه نهم

بردیا  در ماه نهم مشغول یاد گرفتن راه رفتنه مرتب هر بلندی رو میگیره و بلند میشه و شروع میکنه با کمک اونا راه رفتن. برا خودش حرف میزنه و واضح ترین کلمه ای که میگه مامان هست. عاشق بیرون رفتن و تماشا کردن مردمه ...
17 بهمن 1392

بردیا هشت ماهه شد

بردیا هشت ماهه شد! هورا هورا هورا حالا دیگه اصلا یه جا بند نمیشه . خودش می خواد غذا بخوره و در عین حال چهار دست و پا بره! دیگه برا نگه داشتنش موقع تعویض پوشک و عذا دادن یه نفر کمه از بس وول می خوره! عاشق خوردن غذای ماست حتی بعد ازاینکه با کلی فیلم و فنر غذای خودش رو کامل خورده! بی وقفه در تلاش برای ایستادن و راه رفتنه! ته و توی کل خونه رو درآورده و دیگه حسابی حوصله ش سر میره ! تنها چیزی که هنوز آرومش میکنه موسیقیه اونم از نوع کلاسیک (اپرا، تکنوازی ویولن و پیانو) اصلا از نی نای نای خوشش نمیاد!جلل خالق! براش آهنگ نی نای میزارم میگم بچه ست دیگه باید شادی کنه ! میزاره میره!!! اصلا محل آهنگ نمیذاره! ولی تا صدای ویول...
12 بهمن 1392

آزمایش خون

برا سنجش هفت ماهگی که رفتیم بهداشت گفتن باید بعد از یه ماه خوردن قطره آهن بچه از لحاظ کم خونی چک بشه و براش آزمایش خون نوشتن.حدود دو هفته من و باباش این دست و اون دست کردیم و می ترسیدیم که ببریمش آزمایش .آخه بردیا نوزاد که بود برا زردی ازش آزمایش گرفتن و کل آزمایشگاه رو گذاشت رو سرش! البته من نبودم ولی وصفش رو از پدرش شنیدم! بیشتر از اینکه کسی بهش دست بزنه و به کاری مجبورش کنه بدش میاد تا اینکه دردش اومده باشه القصه بالاخره دل رو به دریا زدیم و رفتیم برا آزمایش. از در آزمایشگاه که تو رفتیم همه پرسنل شناختنش   ولی جالب اینه که بردیا هم اونها رو شناخت و تا رفتیم تو لب ورچید وقتی نوبت آزمایشش شد و رفتیم تو اتاق گذاشتیمش رو تخت نخوابید!...
1 بهمن 1392

بالاخره بلند شد و روی پاهاش ایستاد!

دیشب 25 دی ماه 1392 ساعت 8:40 هدف: کنترل تلویزیون تعقیب کننده هدف: بردیای 7 ماه و نیمه محل هدف: انتهای مبل به دلیل عدم دسترسی بردیا بردیا بدون اینکه خودش بدونه روی پاهاش بلند شد تا دستش به کنترل برسه و ورش داره و این بار اولی بود که بردیا روی دو تا پاهاش بدون کمک کسی بلند شد البته دستش رو به مبل گرفته بود تا بلند شه من و باباش خیلی خوشحال شدیم امروز هم تا چشم باز کرد رفت جای قبلی که دیشب از جاش بلند شده بود و دوباره سعی کرد.حالا وروجک هنوز بلند نشده می خواد لبه مبل رو بگیره و راه بره بچه جون آسه آسه ...
1 بهمن 1392

بردیا در آشپزخانه!

این تصویر که میبینید پس از آشپزخانه گردی جناب بردیا گرفته شده است. همانطور که میبینید کیسه پلاستیک های مامانی رو به عنوان غنیمت انداخته رو دسته اتولش و داره میاره بیرون! ...
12 دی 1392