آزمایش خون
برا سنجش هفت ماهگی که رفتیم بهداشت گفتن باید بعد از یه ماه خوردن قطره آهن بچه از لحاظ کم خونی چک بشه و براش آزمایش خون نوشتن.حدود دو هفته من و باباش این دست و اون دست کردیم و می ترسیدیم که ببریمش آزمایش .آخه بردیا نوزاد که بود برا زردی ازش آزمایش گرفتن و کل آزمایشگاه رو گذاشت رو سرش!البته من نبودم ولی وصفش رو از پدرش شنیدم! بیشتر از اینکه کسی بهش دست بزنه و به کاری مجبورش کنه بدش میاد تا اینکه دردش اومده باشه
القصه بالاخره دل رو به دریا زدیم و رفتیم برا آزمایش. از در آزمایشگاه که تو رفتیم همه پرسنل شناختنش
ولی جالب اینه که بردیا هم اونها رو شناخت و تا رفتیم تو لب ورچیدوقتی نوبت آزمایشش شد و رفتیم تو اتاق گذاشتیمش رو تخت نخوابید! نشست و پالتوش رو که درآوردیم و خواستیم دراز بکشه با صدای بلند شروع کرد به گریه!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟پسرم درجا فهمید چه خبره!
ما هم مجبور شدیم بغلش کنیم و تو بغل باباش درحالی که من باهاش حرف میزدم ازش خون گرفتن
البته پرسنل آزمایشگاه خیلی راحت و خوب ازش خون گرفتن . دستشون درد نکنه
خونه که اومدیم تا 5ساعت هیچی غیر شیر نخورد و به طور غیرمنتظره ای حدود 4 ساعت خوابید
حالش که جا اومد تازه شروع کرد به غذا خوردن