بردیا 14 ماهه شد
ماهها پشت سر هم میگذرند و پسر ما بزرگ و بزرگ تر میشه. بعد یه ماه آرام آرام از شیر گرفتمش و حالا دیگه مرد کوچک خونه ما به جای شیر خوردن خودش رو به بدنم می چسبونه و می خوابه. عاشق بازی کردن و آشپزخونه ست!
صبح ها که از خواب بیدار میشه میشینه و می خنده و دست میزنه و میگه ماما. بعضی شبا تو خواب می خنده! حالا دیگه نمی تونم به یاد بیارم بدون بردیا زندگی چطور بود . چون اصلا باورم نمیشه بدونش بشه زندگی کرد.
اینم عکس های جدیدش که بار اول با باباش رفت فروشگاه
اینجا هم داشت پرده کرکره خونه رو میاورد پایین!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی