عسل آقا هفت ماهه شد
سلام به همه دوستان عزیزم ببخشید که یه کم دیر اومدم سرمون خیلی شلوغ بود و این اینترنتم هی قطع و وصل میشد!
عسل آقا هفت ماهه شد!
جناب وروجک آقا همین الان که دارم وبلاگش رو می نویسم سوار روروئکش رفته سراغ کلید در کمد میز تحریر! دیگه واقعا وروجک شده همه جا میره! سراغ همه چی میره! از هرجای ناممکنی میتونه سر دربیاره! با روروئک نشد ،چهاردست و پا!سینه خیز! قدشم شده 7٨،وزنش 9.4 و دور سرش 44.
همش دنبال یه جائیکه که بگیره و وایسه!ولی تا می خواد وایسه یادش میاد که یه چیزی رو می خواد با دوتا دستش بگیره! بقیه اش رو هم می دونید که چی میشه!ولی از شوخی گذشته خوب رو دو زانوش وامیسه.دیگه داره بزرگ میشه ها ! خوب به همه چی گوش میده و حسابی می فهمه درموردش حرف میزنیم! دیگه باید حسابی مراقب حرف زدنمون باشیم
راستی داشت یادم میرفت بگم من و همسرم هر دو موزیسین هستیم.همسرم ساز سازه و بالطبع تو خونه پر از سازه. حالا جالبش می دونین چیه من از تنها سازی که زیاد خوشم نمیاد ویولن ه.و این فسقلی وقتی سازهای دیگه رو میشنوه یه کم توجه میکنه و میره سراغ کار خودش گاهی نگاهی میندازه ولی وقتی کنسرت ویولن اونم کلاسیک میذاریم براش میخ میشه اصلان نفسم نمیکشه وقتی قطعه تموم میشه یه نفس بلند میکشه!چند روز پیش با یه اپرای غمگین نزدیک بود گریه کنه که عوضش کردیم.
یعنی من واقعا باید کم کم سعی کنم به صدای ویولن عادت کنم ؟ حتی ازش خوشم بیاد!
اومد سراغم دیگه باید برم