بردیا و سفر یک روزه پدر
طبق منابع روانشناسی از 7 تا 14 ماهگی زمانی است که کودک حالت چسبندگی به والدین مخصوصا مادر خود پیدا می کند ( البته در صورتی که والدین مسئول اصلی نگهداری از فرزند باشند) و به همین دلیل غیبت یکی از آنها باعث ایجاد اضطراب جدایی در کودک میشود. در این زمان توصیه میشود اگر حتی فردی غیر از والدین در نگهداری کودک مشارکت دارد ، تا پایان 14 ماه کودک را ترک نکند.
این مقدمه را از این باب گفتم که پدر بردیا مجبور شد برای کارش یه مسافرت 1 روزه بره و این بود ماجرای من و بردیا!
صبح که از خواب بیدار شد طبق معمول لبخند زد . من رو نگاه کرد و بعد دنبال پدرش گشت.اما ندیدش.واقعا حرکت سرش به جهات مختلف و نگرانی از اینکه پدرش کجاست تو صورتش هویدا بود.با اینحال چون تا حدود بعد از ظهر عادت داره پدرش رو نبینه روز مثل همیشه گذشت صبحانه ش رو خورد و رفت سراغ بازی هاش یه چرت کوتاه هم خوابید.اما ماجرا از ظهر موقع ناهار شروع شد که برخلاف همیشه یه ذره می خورد و بعد پس میزد.یکی دو ساعت گذشت و با اینکه هم گشنه بود و هم موقع خواب عصرش بود نه غذا خورد و نه خوابید.جالب اینکه تا من تلفنی با پدرش صحبت می کردم سیخ و ساکت می نشست و من رو نگاه میکرد و تا مکالمه تمام میشد، روش رو برمیگردوند.القصه به جای غذا خوردن اینقدر گیر داد به کاسه غذاش که منم زدم به سیم آخر و یه سفره پهن کردم و نشوندمش وسط سفره تا هر چی می خواد با کاسه غذا بازی کنه بلکه یه چیزی بخوره اما فقط وسط غذا غلتید و لب بهش نزد.دیگه شب شده بود و من خسته و کلافه بودم و بردیا هم از گرسنگی گریه میکرد و نق میزد و غذا نمی خورد.تا اینکه بالاخره تونستم یه ذره بخوابونمش و بیدار که شد به ضرب و زور خانمهای مجری تلویزیون که خدا خیرشون بده لباس رنگی پوشیده بودند و بردیا مشغول تماشا شده بود سومین نوع غذایی رو که اون روز براش درست کرده بودم تا بخوره بهش دادم و بچه گرسنه من تا ته خورد و سنگین شد و خوابید.اما چه خوابی همش 5 دقیقه یه بار از خواب میپرید.بالاخره باباش که اومد از خواب بیدار شد و بهش لبخند زد و البته یه روز کامل به تلافی غیبتش باهاش قهر بود و بهش نگاه نمیکرد